🚨 خبر فوری 🚨

مولوی عبدالحمید؛ مبلغ گفتوگو یا پیشوای تکگویی؟
مولوی عبدالحمید در خطبههای نماز جمعه، از ضرورت گفتوگوی واقعی با مردم میگوید و سرکوب و زندانیکردن مخالفان را محکوم میکند. اما پرسش صریح این است:
آیا شما واقعاً به گفتوگو اعتقاد دارید یا فقط وقتی بدنبال منافع خودتان هستید، از آن دم میزنید؟
اگر گفتوگو چیز خوبیست،
❓ چرا در مدرسه دینی مکی هیچ منتقدی حق نفسکشیدن ندارد؟
❓ چرا مخالفان فکری و حتی طلبههایی که اندک تفاوتی با شما دارند، حذف میشوند؟
❓ چرا هنوز که هنوز است، تریبون شما یکطرفه است و هیچکس جرأت پرسش و نقد علنی ندارد؟
وقتی شما به مسئولیت در مسجد مکی رسیدید، به گفتوگو پشت کردید. حالا که خود را در موضع منتقد جا زدهاید، حرف از آزادی و تعامل میزنید.
آیا این چیزی جز مصرف سیاسی واژههاست؟
گفتوگو یعنی بپذیرید که مخالف دارید، نه اینکه هر مخالفی را مزدور، نفوذی، یا خائن به امت بخوانید.
گفتوگو یعنی قبل از نقد دیگران، خودتان را در آینه ببینید و بپذیرید که در مسئولیتی که در دارالعلوم دارید، نفسکشیدن بدون اجازهی شما، جرم است.
تا زمانی که در درون خودتان گفتوگو ممنوع است، دعوت شما به گفتوگوی ملی، تنها یک شعار مصرفیست؛ نه یک باور دینی.
نظرات
ارسال یک نظر