اویس شهلی‌بر؛ نماد ریا و رانت در دارالعلوم مکی

تصویر
   اویس شهلی‌بر؛ نماد ریا و رانت در دارالعلوم مکی در دارالعلوم مکی جایی برای طلابی که صادقانه درس می‌خوانند اما چند جلسه غیبت دارند نیست، اما اویس شهلی‌بر، شاهزاده آیندۀ دارالعلوم و برادر همسر مولوی عبدالحمید، با بیش از ۲۰۰ جلسه غیبت نه تنها اخراج نمی‌شود، بلکه با حمایت مستقیم عبدالحمید در امتحانات شرکت می‌کند و دوستانش را نیز همراه خود می‌آورد و با پارتی بازی برای وی نمره قبولی ثبت می کنند در حالی که کلیه دروس را مردود شده است. قبولی او در آزمون تخصص فقه، در حالی که بسیاری از نخبگان رد می‌شوند، رسوایی آشکار دارالعلوم است. طلبه‌ای ضعیف که با رانت و زدوبند بالا آمده، حالا آماده تصاحب موقعیت‌های بالاتر است؛ فساد در بالاترین سطح. طبق تصاویری که خود اویس منتشر کرده، نه وقار طلبگی در او دیده می‌شود و نه سادگی یک عالم دینی؛ بیشتر شبیه نمایشی سطحی است تا نماینده علم و تقوا. اما همین فرد حالا یکی از مهره‌های اصلی دارالعلوم است؛ فقط به لطف نسبت خانوادگی و تایید مولوی عبدالحمید. آیا این است عدالت اسلامی‌ که از آن دم می‌زنند؟ بزودی شاهد مدیریت وی در دارالافتا و یا تدریس دروس تفسیر توسط ا...

میزان سنجش جوایز در مسجد مکی؛ از چاکری تا تقدیر!

 


 میزان سنجش جوایز در مسجد مکی؛ از چاکری تا تقدیر!

چندی پیش مراسمی در مسجد مکی برگزار شد که در آن از بخشی از انتظامات مسجد تقدیر به‌عمل آمد. تقدیری برگرفته از تبعیض، بی‌عدالتی و حتی توهین به شعور جمعی.

از هزاران نفری که سال‌ها با دل و جان، بی‌ادعا و خالصانه در راستای حفظ نظم و حرمت مسجد تلاش کرده‌اند، تنها از ۲۰ نفر تقدیر و به آن‌ها هدیه‌ای داده شد. سوال اساسی اینجاست: معیار انتخاب این بیست نفر چه بوده؟ چه ملاک‌هایی برای سنجش در نظر گرفته شده؟ آیا تلاش خالصانه و بی‌منت دیگر اعضای انتظامات هیچ ارزشی نداشته؟ یا شاید هم ماجرای گزینش، ریشه در روابط دارد، نه شایستگی؟

جالب‌تر و البته تأسف‌بارتر این‌ که فاروق پسر بی ادب و مغرور مولوی عبدالحمید وظیفه اهدای جوایز را برعهده داشته، کسی‌ که با غیبت‌های طولانی در هیچ‌کدام از کلاس‌های دینی حضور فعال ندارد، بلکه پیش‌تر با تمسخر و تحقیر، همین خادمان بی‌ادعای مسجد را زیر سوال برده است. جمله‌ای که در استوری اینستاگرام او منتشر شد، هنوز از ذهن بسیاری پاک نشده:
"آنجا که شما برای نوکری آمده‌اید، ما صاحب آنجاییم!"

این نه فقط توهینی مستقیم به اعضای انتظامات و خادمان مخلص مسجد است، بلکه بازتابی‌ست از ذهنیتی خطرناک: ذهنیتی که خدمت را با سلطه اشتباه گرفته، ذهنیتی که مسجد را ملک خصوصی می‌بیند و دیگران را صرفاً رعیت مطیع و بی‌صدا.

او نه‌تنها هیچ‌گاه بابت این جمله عذرخواهی نکرد، بلکه حالا با جسارتی بیشتر، در موضع قضاوت و اعطای پاداش نشسته. آیا این چیزی جز نمایش دیگری از دیکتاتوری پنهان در فضای مسجد مکی‌ست؟ آیا این سبک مدیریت و تقدیر، مشوقی برای خلوص نیت است یا پاداشی برای نزدیکی به "صاحبان" خودخوانده؟

مسجد، خانه خداست؛ نه عرصه‌ای برای قدرت‌نمایی شخصی. خدمت در مسجد، افتخاری‌ست که با دل انجام می‌شود، نه با دیده‌شدن. اگر قرار است عدالت در این خانه جریان داشته باشد، باید معیار تقدیر نیز شفاف، منصفانه و بر پایه شایستگی باشد، نه مناسبات پشت پرده و نگاه بالا به پایین.

اگر امروز در برابر این بی‌عدالتی‌ها سکوت کنیم، فردا دیگر چیزی از روح مسجد باقی نخواهد ماند جز یک پوسته پر زرق و برق و خالی از معنویت.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

طلاق اجباری و کودک همسری در خانواده مولوی عبدالحمید

بیانیه طایفه شه بخش در حمایت از حاج الله نظر

حافظ طیب اسماعیل زهی فرزند مولوی عبدالحمید در حال تحریک جوانان در فضای مجازی می باشد