اهانت شرم‌آور حافظ اسماعیل، زکریا و طیب به طایفه اصیل رخشانی

تصویر
   اهانت شرم‌آور حافظ اسماعیل، زکریا و طیب به طایفه اصیل رخشانی چه چیزی شرم‌آورتر از این‌که گروهی از مسئولان مذهبی، با نقاب دیانت، دست به باج‌گیری علنی بزنند؟ طایفه شریف و اصیل رخشانی که با نیت خیر برای صلح طایفه‌ای به مسجد مکی رفتند، با رفتار گستاخانه و طلبکارانه مسئولین دارالعلوم مکی روبرو شدند. مولوی عبدالحمید و تیمش نه‌تنها در مسیر صلح قدمی برنداشتند، بلکه با وقاحت تمام تقاضای مالی نجومی بالغ بر ۱۵ میلیارد را مطرح کردند، گویی مسجد را با بنگاه سودجویی اشتباه گرفته‌اند! اما افتضاح اصلی جایی بود که حافظ اسماعیل، با الفاظ زشت و توهین‌آمیز به بزرگان و جوانان طایفه رخشانی اهانت کرده است. حافظ اسماعیل وقتی استقامت طایفه رخشانی را در برابر زیاده خواهی های خود دید، در محل مکان مسجد آن‌ها را "کُچَّک" خطاب نموده است و به نوچه های خود گفته این کُچَّک‌ها را از مسجد بیرون بندازید ، واژه‌ای که در زبان بلوچی معنایی موهن و غیرقابل قبول دارد. آیا در قاموس دین و اخلاق، ایستادگی در برابر ظلم و زیاده‌خواهی، توهین و تحقیر می‌طلبد؟ ایا این مسجد ارث پدری حافظ اسماعیل است؟ طایفه رخشانی نه امروز، ...

ازدواج حسان: عشق یا زور پدر؟

 

ازدواج حسان: عشق یا زور پدر؟

ازدواج حسان: عشق یا زور پدر؟

حسان ملازایی، که در شهر به واسطه‌ی خرابکاری‌ها و شب‌گردی‌هایش شهرت یافته، اکنون در موقعیتی پیچیده قرار دارد. پدرش، حافظ اسماعیل، از ترس خدشه‌دار شدن آبرویش در جامعه، تصمیم گرفته تا پسرش را به عقد دخترعمه‌اش درآورد. هدف او این است که شاید این ازدواج به عنوان یک "پناهگاه" از شب‌گردی‌ها و کافه‌گردی‌های حسان عمل کند. اما خود حافظ اسماعیل نیز به خوبی می‌داند که حسان، در هر شهری که سفر کرده داستان و خاطره ای برای خود بجا گذاشته است.
به گفته دوستان و نزدیکان حسان که شب ها در کافه ها محرم و راز دار خاطره های وی هستند ایا دلش به این ازدواج است یا دلش در تهران و شیراز و کرمان و چابهار و سرباز و ... است.
به گفته حسان به دوستانش وی هیچ علاقه ای به این ازدواج ندارد و فقـط برای رهایی از فشارهای پدر تن به این درخواست داده است.
اما این تمام ماجرا نیست. عبدالحکیم عثمانی، پدرِ نامزد اجباری حسان، نیز نقشی مهم در این داستان ایفا می‌کند. او نیز با هدفی دیگر، حافظ اسماعیل را به پیش می‌راند تا راهی برای بهره‌برداری از منابع مالی موجود در مسجد برای خود پیدا کند. زیرا آن‌ها به خوبی می‌دانند که مسجد، به دلیل کمک‌های مردمی، درآمد خوبی دارد.
در نهایت، آنچه که به نظر می‌رسد این ازدواج یک ازدواج ساده نیست، در واقع به یک بازی پیچیده از منافع خانوادگی، اجتماعی و حتی مالی می باشد. این ازدواج نه از روی عشق و علاقه که از سر اجبار و حسابگری‌های پدرانه و خانوادگی است.
به نظر می‌رسد حسان و دخترعمه‌اش در دنیای خود گرفتار شده‌اند؛ دنیایی که در آن نه عشق، بلکه قدرت و پول حرف اول را می‌زنند.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بیانیه طایفه شه بخش در حمایت از حاج الله نظر

طلاق اجباری و کودک همسری در خانواده مولوی عبدالحمید

حافظ طیب اسماعیل زهی فرزند مولوی عبدالحمید در حال تحریک جوانان در فضای مجازی می باشد