کعبه، آینهی اخلاص یا صحنهی نمایش؟

کعبه، آینهی اخلاص یا صحنهی نمایش؟ در روزگاری نهچندان دور، دستهایی که به سوی کعبه بلند میشدند، حامل دعا بودند، نه دوربین. اما حالا... دستها برای قاب گرفتن خویش بالاست، نه نیایش. سفر حج، که باید نقطه اوج عبودیت و سادگی باشد، به مراسم فتوشات VIP بدل شده. گویا برخی، از جمله مولوی عبدالحمید و کاروانِ مخصوصش، حج را با تور سلبریتی اشتباه گرفتهاند؛ همراه با تصویربردار، مدیر برنامه، گزارش زنده، و نمایش چهره در قابهای پر زرقوبرق. در حالیکه بسیاری از مردم حتی استطاعت واجبترین عبادتشان را ندارند، گروهی با خدم و حشم وارد حرم میشوند تا از هر لحظهاش ویدیو بگیرند و با ژستهای متنوع، چهرهی "زاهدانه"شان را تبلیغ کنند. مگر نه اینکه حج، لباس ساده، بینامی، گمشدن در جماعت و بیادعایی است؟ پس این همه نمایش، از چه روست؟ وقتی موبایل، مهمتر از دلِ شکسته و خضوع در برابر خدا میشود، دیگر نمیتوان از «حج» گفت؛ تنها میتوان از «حجنمایی» نوشت.
نظرات
ارسال یک نظر